تنش بین افغانستان-پاکستان-هند؛ بازی در زمین کاخ سفید

تنش بین افغانستان-پاکستان-هند؛ بازی در زمین کاخ سفید

دقیقاً در روزهایی که اتحاد بزرگی در جهان غیرغربی در حال شکل گرفتن بود و قدرت‌ها این منطقه با قراردادهای مشخص که به صورت ضمنی در حال تقسیم کار بودند، جنگ بین پاکستان و افغانستان آغاز شد.

این تنش‌های نظامی درست زمانی ایجاد شد که چین به عنوان یک ابرقدرت اقتصادی برای اولین‌بار در تاریخ بعد از جنگ جهانی دوم در مقابل قدرت‌طلبی و سلطه‌جویی آمریکا ایستاد و اعلام کرد هر رفتاری از سوی ایالات متحده را با واکنشی درخور، مشابه و حتی جدی‌تر پاسخ می‌دهد. چینی‌ها در حالی این ادعا را مطرح کردند که برای اولین بار در طول تاریخ یوآن بخش بزرگتری از سهم تجارت چین را در مقایسه با دلار از آن خود کرد و حالا چینی‌ها به پشتوانۀ قدرت تجاری خود می‌توانند در برابر آنها ایستادگی کنند.

در سوی دیگر، علیر‌غم نشست‌ها و جلسات متعدد، روسیه کماکان بر مواضع خود استوار است و به نظر می‌رسد با توجه به سیاست‌هایی که اخیراً دولت پوتین اتخاذ کرده است، تحریم هم نتواند آنها را در فرایند این جنگ فرسوده کند. روس‌ها در همین مدت نیز بیشترین ضربه را به اوکراین زده‌اند و حتی به نظر می‌رسد نه‌تنها خواسته‌هایشان را تعدیل نداده‌اند که حتی مطالبات ببیشتری هم دارند. هند هم به عنوان اقتصاد چهارم جهان، هم در بخش انرژی و هم در تسلیحات نظامی، ارتباط خود را با کشورهایی مانند ایران و روسیه افزایش داده و از طرف دیگر قصد دارد به بالاترین حجم از مرراوده تجاری با چین برسد. جایگاه ایران نیز در مقابله با غرب و آمریکا کاملاً مشخص است و نیازی به توضیح اضافی ندارد.

حالا جنگ بین پاکستان و افغانستان شاید همان چیزی باشد که واشنگتن می‌خواست. نگاهی به موقعیت جغرافیایی این جنگ به خوبی نشان می‌دهد چرا کاخ سفید بیشترین بهره را از این تنش‌ها خواهد برد و چرا آمریکایی‌ها از جنگ‌افروزی بین این کشورها استقبال خواهند کرد. این جنگ بهترین بهانه برای آمریکاست که حضور خود را در افغانستان دوباره از سر بگیرد و حتی پایگاه‌های نظامی به ویژه بگرام را باز فعال کند. فعالیت نظامی و استقرار نیروهای نظامی در جایی بین چهار کشور ایران، چین، روسیه و هندوستان، به خوبی می‌تواند استحکام این ارتباط را تحت تأثیر قرار دهد و سایۀ تهدید را روی سر مرزهای این کشور بگستراند و جبهه‌ای دیگر برای آمریکا ایجاد کند. از طرف دیگر، حضور مجدد آمریکا در این منطقه، فضا را برای رشد قارچ‌گونه گروهک‌های شبه‌نظامی و تکفیری به خوبی فراهم می‌کند تا بار دیگر استمرار در منطقه غرب و جنوب غرب آسیا را آغاز کنند.

نکتۀ مهم اما اینست که طالبان همچنان مواضع روشنی در مقابل جمهوری اسلامی ندارد و ایران نیز به دلیل جلوگیری از هرگونه تنش اضافی، فعلاً در ین مسئله ورود جدی نداشته است، اما ناگفته پیداست که سطح تنشی بین ایران و افغانستان طالبانی وجود دارد که با کمی تحرک و ماجراجویی شعله‌های آن زبانه خواهند کشید. این موضوع به خصوص زمانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که آمریکایی‌ها بخواهند روی موضوع خروج اتباع افغانستانی از ایران هم مانور بدهند تا زمینه لازم را برای ازفایش سطح تنش‌ها در مرزهای شرقی ایران فراهم کنند.

از طرف دیگر، آنها با برقراری ارتباط عمیق در شمال ایران با کشور آذربایجان، از سمت شمال نیز خود را در نزدیکترین محل به مرزهای ایران مستقر کرده‌اند که نمونۀ آن دالان زنگه‌زو و شاهد آن هم جهت‌گیری‌هایی رئیس‌جمهور جاه‌طلب این کشور است. اینها البته الزاماً به معنای آمادگی برای حمله نظامی به ایران نیست، بلکه نوعی تهدید امنیتی برای اعمال فشار به ایران با اثبات قدرت آمریکاست؛ به خصوص این‌که به واشنگتن این اجازه را می‌دهد که به راحتی همۀ تحرکات ایران را رصد کند آن هم در شرایطی که روابط تهران با طالبان بسیار شکننده است.

با این دید، پادرمیانی ایران برای خاتمه یافتن این جنگ بسیار مهم است؛ فراموش نکنیم که در حال حاضر پاکستان تا حدی هند را مسئول این جنگ می‌داند و حتی مسئولان نظامی این کشور به نوعی دهلی‌نو را به استفاده از سلاح هسته‌ای نیز تهدید کرده‌اند که این موضوع خود سبب پیچیدگی بیشتر اوضاع خواهد شد. اوضاعی که با توجه به سرکشی اخیر هند در برابر آمریکا و خرید نفت از ایران و واردات تسلیحات نظامی از روسیه، حضور آمریکایی‌ها در این منطقه را بسیار محتمل خواهد کرد.

منبع: روزنامه تماشاگران امروز

 

دیدگاه‌ها
در حال ثبت دیدگاه...

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.